نیم چاشت در قزوین

نیم چاشت در قزوین

آگوست 7, 2022 عمومی by علی

نیم چاشت در قزوین

قَزوین (دربارهٔ این پرونده تلفظ راهنما·اطلاعات) یکی از شهرهای ایران است که در قسمت مرکزی این کشور واقع شده و در گذشته برای مدتی پایتخت ایران نیز بوده‌ است. شهر قزوین، مرکز استان قزوین، در بلندای ۱٬۲۷۸ متری از سطح دریا واقع شده‌ است. تاریخچه و ریشه شهر قزوین به دوران ساسانیان باز می‌گردد زمانی که به دستور شاپور پادشاه ساسانی رونق یافت. قزوین شاه‌راه اقتصادی جاده ابریشم، سال‌ها محل گذر تجار و بازرگانانی بود که کالاهای خود را از شرق به غرب می‌بردند. قزوین در زمان حکومت صفوی ۵۷ سال پایتخت ایران بوده و از همین رو دارای اماکن و موزه‌های تاریخی بسیاری است. قزوین پایتخت بزرگ خوشنویسی ایران است و از جمله خوشنویسان معروف خط پارسی می‌توان به میرعماد قزوینی اشاره کرد.[۱۵] قزوین از نظر تعداد اثر تاریخی رتبه نخست در ایران و سوم در جهان را دارد، که از این آثار کهن و باستانی گوناگون می‌توان کاروان‌سرای سعدالسلطنه، مسجد جامع قزوین، میمون قلعه، حمام قجر، آب انبار سردار، پیغمبریه، کاخ چهل‌ستون، امامزاده حسین و خیابان سپه (اولین خیابان ایران) نام برد.

قزوین به دلیل قرار گرفتن در مسیر ارتباطی شرق به غرب و جنوب به شمال کشور، نزدیکی به تهران و کرج، دارا بودن چندین شهرک صنعتی و نیز امکانات مناسب آموزشی و علمی از جمله چندین دانشگاه دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه بین‌المللی امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین و دانشگاه آزاد اسلامی – باراجین از موقعیت مناسبی در ایران برخوردار است.

قزوین به علت دارا بودن ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار باغستان کهن در اطراف شهر و وجود بوستان ۱٬۴۰۰ هکتاری باراجین در سال ۱۳۹۲ از سوی معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان شهر پاک ایران انتخاب شد.

قزوین شهری فارسی زبان است. زبان مادری اکثر اهالی اصیل شهر قزوین فارسی همراه با لهجه خاص قزوینی است. زبان‌های تاتی، گیلکی و آذری نیز در قزوین تکلم می‌شود. علی‌رغم حضور تات‌ها، گیلک‌ها و آذری‌ها در شهر قزوین، اغلب آن‌ها بومی خود شهر قزوین نمی‌باشند، و از اقصی نقاط ایران و استان قزوین به شهر قزوین آمده‌اند. کردها و لرها از دیگر اقوام شهر قزوین هستند.

ره آورد شهر قزوین پسته، باقلوا و انواع شیرینی سنتی متنوع از جمله باقلوای لوزی، باقلوای پیچ یا گل رز، شیرینی پادرازی، نان نخودی قزوین (شیرینی نخودی)، نان چرخی، نان برنجی (شیرنی برنجی)، نان بادامی قزوین (شیرینی بادامی)، شیرینی اتابکی (شیرینی ولیعهدی)، نان قندی (شیرینی قندی)، نان نازک (نازک پسته‌ای) است.

نوشته‌های باستانی یونان قزوین را با نام «راژیا» معرفی می‌کند و پس از آن در نوشته‌های اروپایی این شهر با نام شهر باستانی «آرساس» یا «آرساسیا» شناخته می‌شده‌ است. اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» می‌خواندند؛ و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شده‌ است. به هر روی مورخان و باستان شناسان عصر حاضر قزوین را عربی شده «کاسپین» می‌دانند؛ و بر این باورند که قوم کاسپی‌ها که در سواحل دریای کاسپین می‌زیستند به مرور کوچ کردند و شهر قزوین را بنا نهادند. و به همین دلیل است که در متون کهن عثمانی و عربی نام دریای خزر «بحرالقزوین» ذکر شده‌ است.

قزوین را در نوشته‌های قدیمی؛ شهر باستانی “آرساس” یا “آرساسیا” و در تاریخ یونان شهر قدیمی “راژیا” نامیده‌اند. قرار گرفتن آن بر سر راه جاده ابریشم سرنوشت قزوین را با فراز و فرودهای تلخ و شیرین گره زده است.[۲۸] تاریخ نگاران ایرانی و عرب عقیده دارند که واژه «قزوین» از جمله «این کش وین» گرفته شده‌ است، به این شرح که وقتی سرکرده سپاه کسرا به هنگام نبرد، در صف لشکریان خود خللی دید، با عبارت «این کش وین» (یعنی به آن کنج بنگر) زیردست خود را مأمور رفع خلل کرد و در نتیجه سپاهیان او پیروز شدند. آن گاه در آن محل؛ شهری بنا کردند و آن را «کشوین» نامیدند و در دوره اسلامی، عرب ها، این واژه را معرب کرده و آن را «قزوین» نامیدند.
بر پایه نوشته‌های یونانی و رومی پیش از دوران هخامنشی ، مردمی که آن‌ها را «کاسی ها» یا «کاسیت» می نامیده اند، در کرانه باختری دریای شمال ایران می زیستند که به گفته بعضی از تاریخ نگاران، آریایی یا از ملیت «میت تانی» به حساب می آمدند. گفته می‌شود این قوم مدت‌ها پیش از مادها به ایران آمده و قرن‌ها در کرانه باختری دریای هیرکانی( کاسپین)- (خزر) استقرار یافته بود. گفته شده که نام قزوین از این اقوام، و از نام دریای کاسپین گرفته شده‌ است.

همچنین گفته شده اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن “اردپا” می خواندند. و ساسانیان نام این شهر را “کشوین” (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر “قسوین” (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شده‌ است .

در مورد وجه تسمیه نام قزوین نظر دیگری نیز وجود دارد. گفته می‌شود که کوهستان‌ های شمالی قزوین همواره زیستگاه مردمان سرکش بوده (دیلمیان) و آبادی‌ های دشت قزوین پیوسته دست خوش تاخت و تاز و تاراج طایفه‌ های گوناگون قرار داشته‌ است. به فرمان حاکم وقت، برای جلوگیری از تاخت و تاز کوه نشینان، یک دژ در مدخل کوهستان شمالی قزوین و دژ بزرگ دیگری برای استقرار سپاهیان در محل کنونی قزوین بنا کردند. اولی را «دژ بالا» و دومی را «دژ پایین» نامیدند که با گذشت زمان، نام «دژ پایین» دچار دگرگونی شده و به «دژپین»، «گژوین» و سپس «کشوین» تبدیل شده‌ است. در دوران شاپور ذوالاکتاف قلعه ای – در جای همان دژ – بنا کرده و همان کشوین نامیده شد. این نام در دوره اسلامی معرب شده و به قزوین تغییر یافته‌ است.

در نظر دیگری گفته شده قزوین در اصل «کزوین» و مرکب از «کزو» به معنای پسته و «ین» به معنای شهر- شهر پسته- بوده و بعدها معرب شده و به قزوین تبدیل شده‌ است. محمود کاشغری در کتاب دیوان لغات الترک که در قرن یازدهم میلادی برشته ی تحریر درآورده در رابطه با وجه تسمیه قزوین (به ترجمه محمد دبیر سیاقی) می نویسد: قاز نام دختر افراسیاب است و اوست که شهر قزوین را بنا کرده است و اصل آن قاز اوینی (Qaz oyuni) است یعنی جای بازی قاز. زیرا که او آنجا سکونت داشت و بازی می کرد. و از این معنی است که قزوین را از سرزمین های ترک شمرده اند.

توسطعلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *